فرافیدبک با پیادهسازی اصول شش گانه وِبِر، کمک میکند که مدیر منابع انسانی وظایف خود را به درستی انجام دهد.
همهی شرکت ها و سازمانها تلاش میکنند که رشد کنند تا بتوانند جزو 500 شرکت برتر مجله فورچون ( Fortune 500 ) قرار بگیرند. بعضی از سازمانها، برای حفظ سودآوری رشد میکنند تا به اندازه و منابع مورد نیاز برای رقابت در سطح جهانی، سرمایه گذاری در فناوریهای جدید و کنترل کانالهای توزیع دست پیدا کنند.اصولا سازمانهایی که از مدیران لایقتری برخوردارند و توانایی همسو کردن مهارتهای نیروی انسانی با اهداف خود را دارند؛ چرخه حیات پایدارتری را دارند و سبک رهبری و سیستم های مدیریتی بهتری را بکار میبرند.بی شک مدیر منابع انسانی (Human Resource Manager)، باید مجموعه ای از مهارت ها و پتانسیل های مختلف را داشته باشد تا موجب پیشرفت، رشد و ارتقای سازمان شود. نقش کلیدی منابع انسانی در دنیای امروز و تمام کسب و کارهای موفق غیرقابل انکار است. فرافیدبک به تمام مجموعهها اعم از سازمان ها، شرکت ها و تمام کسب و کارهایی که ارائه خدمات دارد؛ در جلسات مشاوره و آموزشهای مکرر مدیران کمک میکند تا چرخه حیات سازمان زودتر به بلوغ برسد.بطور خلاصه میتوان گفت فرافیدبک بعنوان مشاور در نقش HR manager فعالیت های روزانه اداره منابع انسانی از جمله استخدام، جبران خسارت کلی، آموزش و توسعه را برعهده دارد. علاوه بر این، ما در ارائه خدمات منابع انسانی که نیازهای کارکنان را برآورده میکند و حتی فراتر از آن کمک میکنیم و موفقیت و پیشرفت کسبوکار را امکانپذیر میسازیم.
فرافیدبک تلاش میکند تا مدیر منابع انسانی را یک الگوی فردی موفق در سازمان معرفی کند تا باقی افراد نیز با دیدن این الگو، تلاش کنند همانند او عمل کنند تا به موفقیت برسند. یک مدیر منابع انسانی باید این ایمان را در ذهن کارکنان ایجاد کند که آنها نیز میتوانند به این موفقیت دست پیدا کنند.
فرافیدبک از طریق ایفای نقش مربیگری در جایگاه مدیر منابع انسانی، توصیهها و اطلاعاتی را به افراد میدهد یا استانداردهایی را برای بهبود مهارت های کاری آنها مشخص میکند.
فرافیدبک بر اساس بروکراسی ماکس Max Weber، (جامعه شناس آلمانی که معتقد بود سازمانها در حالت عادی بصورت ایدهآل کار نمیکنند و با بکارگیری یکسری اصول میتوان آنها را رشد داد تا عملکرد خوبی داشته باشند) به مدیران منابع انسانی این امکان را میدهد که 6 اصل وبر را در راستای پیشرفت سازمانی و سیاستهای کاری( Formulate Policies) در سازمان خود پیادهسازی کنند. از مزیتهای اصول وبر این است که اکثر نقش های حیاتی یک مدیر منابع انسانی را در دل خود شامل میشود.
اصل اول: تقسیم کار روشن و شفاف
شغل ها باید به وظایف ساده، تکراری و دقیق تقسیم شوند
اصل دوم: سلسله مراتب اختیارات روشن
سلسله مراتب اختیارات باید در سازمان به درستی مشخص باشد تا افراد بدانند به چه کسانی دستور بدهند و به چه کسانی گزارش دهند.
اصل سوم: انتخاب رسمی ( Job Analysis and Design)
استخدام و انتخاب افراد براساس شایستگی های فنی و همچنین حمایت از استعدادیابی نیروی کار در توسعه برندسازی سازمان و جذب استعدادهای جدید ( مدیریت استعداد به عنوان سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج با حداکثر بهرهوری تعریف شده است)
اصل چهارم: قوانین و مقررات رسمی و مکتوب
سازمان باید دارای قوانین، رویه ها و استانداردهای کاری مکتوب و مشخص باشد. مشارکت در مدیریت کلیه رعایت قوانین و مقررات کار صنعتی
اصل پنجم: غیر شخصی بودن
قوانین و سیستمهای کنترلی باید به طور یکسان برای همه کارکنان اجرا شوند. تضمین اینکه در سازمان با تمامی کارکنان در هر رده سازمانی با کرامت، احترام، درک و انصاف رفتار شود. (انتصابات و ترفیعات کارکنان بر اساس لیاقت، شایستگی، کاردانی، استعداد و رشد فکری آنان در مشاغل قبلی)
اصل ششم: جدا بودن فرد از جایگاه شغلی
مدیران مالک واحدهای کاری خود نیستند؛ بلکه فقط مدیریت آنها را بر اساس تخصص های خود بر عهده دارند. یک مدیر منابع انسانی باید با مفهوم توانمندسازی کارکنان آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند افراد را در موقعیت های شغلی مناسب قراردهد. توانمندسازی باعث افزایش توانایی های کارکنان برای انجام کارهای سازمان می شود. توانمندی از درون افراد نشات میگیرد و باعث همکاری افراد با یکدیگر می شود.
فرافیدبک با بکارگیری بروکراسی وبر باعث میشود که کارها در سازمان بر اساس قوانین و مقررات انجام شوند. در نتیجه ضابطه جای رابطه را میگیرد. نظریه وبر در دنیای امروز کاربرد زیادی دارد. اگرچه مدیران اعتقاد دارند که بروکراسی مانع خلاقیت و نوآوری است اما سازمان های بزرگی مانند گوگل و مایکروسافت از سیستم های بروکراتیک استفاده میکنند تا از اثربخشی و کارایی سازمان خود اطمینان حاصل کنند. ما در فرافیدبک همچون وبر معتقدیم که اگرچه بروکراسی تهدیدی برای آزادیهای شخصی افراد است اما کاراترین سیستم ممکن برای سازماندهی سازمان است.